اصطلاح خط درکشیدن یک مصدر مرکب به شمار میآید از دیرباز در زبان فارسی به معنای عملیاتی و استعاریِ باطل کردن، لغو کردن و صرف نظر کردن کامل به کار رفته است. در بُعد لغوی، این عبارت اشاره به رسم یک خط افقی یا عمودی بر روی متنی دارد که فرد قصد دارد آن را بیاعتبار و حذفشده قلمداد کند؛ عملی فیزیکی که از طریق آن، مفهوم نادیدهانگاری و بیاهمیت شمردن یک موضوع منتقل میشود. این سابقهٔ عملی، زمینه را برای توسعهٔ معنای مجازی این اصطلاح فراهم آورده است.
در حوزهٔ کاربرد استعاری، خط درکشیدن فراتر از صرفاً خط کشیدن فیزیکی عمل میکند و در زمرهٔ تعابیر قاطعانه درمیآید. این اصطلاح قویاً دلالت بر نفی، ابطال یا کنار گذاشتن یک موضوع، یک تعهد، یک برنامه یا حتی یک رابطه دارد. هنگامی که فردی بر چیزی خط در میکشد، در واقع اعلام میکند که آن موضوع را برای همیشه به حال خود رها کرده، آن را از دستور کار خویش خارج ساخته و تمام احتمالات بازگشت یا تجدیدنظر را مردود دانسته است. این مفهوم مترادف با واژگانی چون الغاء، چشمپوشی کامل و بریدن از چیزی است و حامل پیام پایان مطلق و تصمیم نهایی است.