( خشت خشک بر آب ••• ) خشت خشک بر آب افکندن. [ خ ِ ت ِ خ ُ ب َ اَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) کردن بدی و کاری که اصلاح آن میسر نباشد. ( یادداشت بخط مؤلف ): بدانست بهرام کان بود زشت به آب اندر افکنده شد خشک خشت پشیمان شد و بند از اوبرگرفت ز کردار خود دست بر سر گرفت.فردوسی.
جمله سازی با خشت خشک بر اب
چو کردار با ناسپاسان کنی همی خشت خشک اندر آب افگنی
من ز سرگین مینجویم بوی مشک من در آب جو نجویم خشت خشک