خزانۀ ژن
جمله سازی با خزانۀ ژن
آن نقد که در خزانۀ دل باشد آسان آسان بدو رسیدن نتوان
از تّفِ سینه بس که جگر خوردم از لبت یاقوت در خزانۀ خارا بسوختم
دل ار بملک دو گیتی نمی دهم چه عجب از آنکه گوهر یک دانۀ خزانۀ تست
قندِ شیرین و زهرِ تلخ به هم هر دو دیدیم در خزانۀ دور
در خزانۀ الطاف غیب بگشایند وزو به عالم جان تحفه گونه گون آید