ترازو داری

لغت نامه دهخدا

ترازوداری. [ ت َ ] ( حامص مرکب ) عمل ترازودار. شغل کسی که در دکانها و کاروانسراها و جز آنها کار توزین اشیاء را بعهده دارد:
نسیمش در بها همسنگ جان بود
ترازوداری زلفش بدان بود.نظامی.

فرهنگ فارسی

عمل ترازو دار شغل کسیکه در دکانها و کاروانسراها و جز آنها کارتوزین اشیائ را بعهده دارد.

جمله سازی با ترازو داری

اگر سنگ کمی داری ترازو را فلاخن کن که اینجا محتسب پیوسته در بازار می‌گردد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
عمیق
عمیق
ارکان
ارکان
چیست
چیست
پیشنهاد
پیشنهاد