بهانه گیری

کلمه بهانه‌گیری به معنای آوردن بهانه یا بهانه‌تراشی است. این واژه به معنای دلیلی غیرقابل قبول برای توجیه یک عمل یا وضعیت و گیری به معنای عمل کردن به آن است. در نوشتن این کلمه، توجه به حروف نچسب اهمیت دارد. باید آن را به صورت پیوسته و بدون فاصله‌گذاری میان اجزای آن نوشت. این کلمه یک ترکیب است که از اسم و فعل تشکیل شده و به خوبی مفهوم عمل بهانه آوردن را منتقل می‌کند. این کلمه معمولاً به عنوان اسم به کار می‌رود و می‌تواند در جملات مختلف به عنوان فاعل یا مفعول استفاده شود. همچنین می‌توان به کلماتی مانند بهانه‌تراشی یا توجیه‌جویی اشاره کرد که معانی مشابهی دارند، اما از نظر بار معنایی و کاربرد ممکن است تفاوت‌هایی داشته باشند. هنگام استفاده از این کلمه در متون رسمی، لازم است که ساختار زبان مناسب را رعایت کنید و از به کار بردن آن در زمینه‌های غیررسمی خودداری کنید، مگر در مواردی که به صورت نقل قول یا در صحبت از دیگران باشد.

لغت نامه دهخدا

بهانه گیری. [ ب َ ن َ / ن ِ ] ( حامص مرکب ) عمل بهانه گیر. بهانه جویی. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ عمید

بهانه گرفتن، ایراد بیجا گرفتن.

فرهنگ فارسی

عمل بهانه گیر بهانه جویی.

جملاتی از کلمه بهانه گیری

در مارس ۱۹۳۳، بحث بر سر ناسازگاری در روند رای‌گیری رخ داد. کارل رنر رئیس سوسیال دموکرات شورای ملی استعفا داد تا بتواند به عنوان عضو پارلمان رای بدهد. در نتیجه، دو معاون رئیس‌مجلس، متعلق به احزاب دیگر، نیز استعفا دادند و توانستند رای بدهند. پارلمان بدون یک رئیس نمی‌توانست جلسه رای گیری را به پایان برساند. دلفوس سه استعفا را به عنوان بهانه ای اعلام کرد که شورای ملی بی کفایت است و وجود آن در نظام حکومتی اتریش لازم نیست.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم