بد دهنه

فرهنگ عمید

اسبی که دهنه قبول نکند، بدلگام.

فرهنگ فارسی

( صفت ) بد لگام

جمله سازی با بد دهنه

دهنه عباسعلی، روستایی در دهستان گاوکان بخش رحمت‌آباد شهرستان ریگان در استان کرمان ایران است. این روستا، مرکز دهستان گاوکان است.
همان‌طور که در نقشه دیده می‌شود از ویژگی‌های منحصربفرد این مسیر کوهنوردی، وجود انتخاب‌های متنوعی است که کوهپیمایان در برابر خود دارند. از درود که عازم کوهپیمایی می‌شوید در انتهای مسیر نرمپا به یک دو راهی می‌رسید که به دهنه دو رود معروف است و رودخانه درود از به هم پیوستن دو رودی که یکی به سمت خانه سفید و دیگری به سمت کمر زرد می‌رود سرچشمه می‌گیرد.
فاصله دهانه جنوبی از طاق غربی ۱۴ متر و فاصله دهانه شمالی از طاق غربی ۶ متر است. مصالح بکار رفته در مخرن شامل: سنگ، ساروج و در دهنه‌ها و سقف آب‌انبار از سنگ و گچ ساخته شده‌است.
دهنه یک اندیس فلزی است که در حوالی شهر سلطان آباد استان خراسان قرار دارد و مادهٔ معدنی موجود در آن، مس است.
بقاياى يك گنبد يا تاق در ضلع شرقى با آثار دو دهنه تاق ديده مى شود كه برفرازدو دستك پايه هنوز باقى مانده اند. در ورودى بقعه رو به شرق است و سقف ايوان آجرچينى است و كاشى كارى حاشيه دارد. كاشى كارى پيشانى جبهه ورودى زيبا و جديد استو اشعار فارسى با خط خوش ‍ نستعليق و گل و بوته قاجارى بر بالاى سر در بقعهجالب توجه است. يك پنجره نورگير گچبرى سبك صفوى در زير تاق سقف ايوانورودى بر فراز در تعبيه شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
دپارتمان
دپارتمان
ایت
ایت
باسلیقه
باسلیقه
بازگشت
بازگشت