ارن تس

لغت نامه دهخدا

ارن تس. [ اُ رُ ت ِ ] ( اِخ ) والی ارمنستان بزمان اومن. ( ایران باستان ص 2013 ).
ارن تس. [ اُ رُ ت ِ ] ( اِخ ) ( رود و وادی... ) رجوع به ارن تاس و ایران باستان ص 2061 و 2064 و 2096 و 2110 و 2112 و 2335 و 2342 شود.
ارن تس. [ اُ رُ ت ِ ] ( اِخ ) نام کوه الوند بیونانی که در اوستایی ائورونت باشد. ( ایران باستان ص 178 ).

فرهنگ فارسی

نام کوه الوند بیونانی

جمله سازی با ارن تس

💡 بگو به موسی عمران که شد همه دیده که نعره ارنی خیزد از دم دیدار

💡 گو بموسی گلستان دم از ارنی نزنی که بسی مشعله افروخته چون سینا خاک

💡 تمام گشت به نی پاسخ کلیم از طور که راند در ارنی بر زبان خود نی را

💡 طیور نعره ارنی همی‌زنند چرا که طور یافت ربیع و کلیم جان میقات

💡 جنس ارنی مایهٔ آن شد که تجلّی نازی به خریدار سر طور فروشد