سازگری

لغت نامه دهخدا

سازگری. [ گ َ ] ( اِ مرکب ) نام پرده ای است از موسیقی مرکب از مقام عراق و اصفهان. ( برهان ) ( جهانگیری ) ( غیاث ) ( شعوری ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ):
زمزمه سازگری در عراق
کرده به آهنگ عراق اتفاق
سازگری را همه خواهان شده
نغمه او تا به صفاهان شده.امیرخسرو ( از شعوری و انجمن آرا و آنندراج ).|| نوعی از ساز هوائی.( ناظم الاطباء ) ( اشتینگاس ).

فرهنگ فارسی

۱ - هماهنگی دمسازی. ۲ - پرده ایست مرکب از مقام عراق و اصفهان. ۳ - نوعی از ساز هوایی ( ساز بادی ).

جمله سازی با سازگری

مفتاح در سال ۱۳۱۹ با اخذ مدرک لیسانس از دانشسرا فارغ‌التحصیل شد و پس از آن به وزارت فرهنگ راه یافت. او از سال ۱۳۲۰ همکاری خود را به عنوان نوازنده با رادیو آغاز کرد و چند سال بعد به عنوان رهبر و سرپرست ارکستر شماره ۱ رادیو ایران منصوب شد. وی از سال ۱۳۲۸ به فراگیری ساز «قانون» روی آورد و برای اولین بار در ایران پیرامون ساز قانون به پژوهش پرداخت و آن را به نسل جدید معرفی کرد. در نتیجه نمونه‌هایی از روی قانون وی در کارگاه سازگری وزارت فرهنگ و هنر آن زمان ساختند و شاگردانی هم توسط وی تربیت شدند که از میان آن‌ها، سیمین آقا رضی و ملیحه سعیدی به شهرت رسیدند. مقاله‌های وی در مورد ساز قانون در مجلهٔ «موزیک ایران» به چاپ رسیده‌است.