زرقه در زبان عربی به افسون یا طلسمی گفته میشود که به باور قدما، زنان از آن برای بستن و تسلط بر شوهر خود استفاده میکردند. این مفهوم در منابع معتبری مانند منتهی الارب، آنندراج، ناظمالاطباء و اقرب الموارد بهعنوان نوعی مهره یا وسیله جادویی ثبت شده است که در حوزه باورهای عامیانه و خرافی جای میگیرد. همچنین واژهای همنام با حرکتگذاری متفاوت، به صورت زُرقه وجود دارد که به رنگ کبود، آبی یا سرمهای اشاره دارد. این کلمه در منابع کهن، بهعنوان مترادف گربهچشمی و به معنای کبودی نیز به کار رفته است. علاوه بر این، در برخی متون قدیمی پزشکی، زُرقه به معنای تخم یک نوع گیاه خاص ذکر شده که نشان از کاربرد گسترده این واژه در حوزههای گوناگون دارد. در مجموع، این واژه با دو تلفظ و معنای متمایز در متون تاریخی و لغوی عربی حضور داشته است: یکی مربوط به حوزه جادو و باورهای عامیانه و دیگری مرتبط با توصیف رنگ و نیز نام یک گیاه. این تفاوت در حرکتگذاری، سبب تمایز معنایی این دو کاربرد شده و هرکدام در فرهنگنامههای معتبر عربی به صورت جداگانه تعریف و شرح داده شدهاند.
زرقه
لغت نامه دهخدا
زرقه. [ زُ ق َ ] ( ع اِمص ) گربه چشمی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) کبودی. ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). رنگ کبود. ( از اقرب الموارد ). کبودی. کبودرنگ. گربه چشمی. || ( اِ ) تخم یک نوع گیاهی. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
جمله سازی با زرقه
شیخ بن زرقه (انگلیسی: Cheïkh Benzerga؛ زادهٔ ۸ نوامبر ۱۹۷۲) بازیکن فوتبال اهل الجزایر بود.