لغت نامه دهخدا
خرده شیرینی. [ خ ُ دَ / دِ ]( اِ مرکب ) قطعات ریزه شیرینی. چون قطعات سالم نانهای شیرینی را از محلی بمحل دیگر نقل کنند آنچه از قطعات شکسته شیرینی باقی ماند بنام خرده شیرینی است.
خرده شیرینی. [ خ ُ دَ / دِ ]( اِ مرکب ) قطعات ریزه شیرینی. چون قطعات سالم نانهای شیرینی را از محلی بمحل دیگر نقل کنند آنچه از قطعات شکسته شیرینی باقی ماند بنام خرده شیرینی است.
قطعات ریزه شیرینی چون قطعات سالم نانهای شیرینی را از محلی به محل دیگر نقل کنند آنچه از قطعات شکسته شیرینی باقی مانده را گویند.
💡 روسها در طی برگزاری این جشن در سال ۱۹۱۲، شیرینی مثلثی لایه ای بنام bicorne را دقیقاً با استفاده از دستور پخت شیرینی ناپلئونی فرانسوی طراحی کردند که شبیه کلاههایی بود که در دهه ۱۸۷۰ میلادی به صورت یونیفرم نظامی افسران اروپایی و آمریکایی استفاده میشد. لایههای زیاد این کیک برای روسها سمبل ارتش ناپلئون بناپارت بود که در جنگهای ناپلئونی به رهبری شخص ناپلئون هدایت میشد. خرده شیرینیهای روی این کیک، میتوانست سمبلی از برف در روسیه باشد که روسها را در دفع حمله ناپلئون یاری کرد..