جوخان

لغت نامه دهخدا

جوخان. [ ج َ ] ( معرب، اِ ) آنجا که خرما خشک کنند. ( مهذب الاسماء ). جای خرما خشک کردن.( منتهی الارب ). لغتی است بصری و بمعنی خرمن گندم و جز آن است. و ابوحاتم گوید: این فارسی معرب است و در عربی آنرا جرین و مسطح گویند. ( ذیل اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

آنجا که خرما خشک کنند جای خرما خشک کردن.

جمله سازی با جوخان

لات(lāt)، بنده سر(bændæsær)، ساتيان(sātiyān)، نه رگسي(nærgesi)، شاله شوري(šālæšuri)، وينت(weneit)، رستم خاني(rostæmxāni)، سه رتنگ(særtæng) عليا و سفلي، باویل(bāweil)، جوخان(juxān) عليا و سفلي، كه لان(kælān)، ميوانه(miwānæ)، حصار شاوه(hsāre šāwæ)، بلي ين(bæliein).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
هنگام یعنی چه؟
هنگام یعنی چه؟
ضامن یعنی چه؟
ضامن یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز