بطائنی

لغت نامه دهخدا

بطائنی. [ ب َ ءِ ] ( ص نسبی ) بطاینی. رجوع به بطاین شود.
بطائنی. [ ب َ ءِ ] ( اِخ ) ابوالحسن علی بن حمزه... رجوع به بطاینی شود.
بطائنی. [ ب َ ءِ ] ( اِخ ) بطاینی. ابوعیسی عبداﷲ... رجوع به بطاینی شود.

جمله سازی با بطائنی

💡 بنیان‌گذاران واقفیه سه نفر به نام‌های: علی بن ابی حمزه بطائنی، زیاد بن مروان قندی و عثمان بن عیسی رواسی از وکلا موسی کاظم بودند و به همین سبب اموال فراوان وی را دراختیار داشتند (زیاد قندی ۷۰ هزار دینار و علی بن حمزه ۳۰ هزار دینار). آنان به جهت تصاحب این اموال ادعا کردند که موسی بن جعفر زنده و غایب است. چرا که در صورت اقرار به امامت رضا ناچار بودند آن اموال را تحویل وی دهند. از این روی نه تنها اموال را غصب کردند بلکه از این امکانات جهت فریب دادن شیعیان دیگر مانند: حمزه بن بزیع، ابن مکاری، کرام خثعمی و دیگران استفاده کردند.

💡 وی از بطائنه است و علت نامگذاری انان به بطائنی، شغل اجداد انان (بِطانه) بوده است که منظور دوختن یا خرید و فروش آستری لباس است.

علت یعنی چه؟
علت یعنی چه؟
مسافر یعنی چه؟
مسافر یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز