امامت امام حسن

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حسن بن علی بن ابی طالب (علیهم السّلام) دومین امام شیعه بعد از پدر گرامی شان، امام علی (علیه السّلام) می باشند.
تعیین خلفا و جانشینان و امامان پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) به فرمان الهی و نص نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله وسلّم) و ائمه معصوم، یکی بعد از دیگری است. شاهد این مدّعا ماجرای ذیل می باشد: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) هنگامی که در مکه بود، گاه به سراغ قبایل عرب می رفت و آنها را به اسلام دعوت می نمود. از جمله با قبیله بنی عامر گفتگو نمود. یکی از بزرگان آنان به نام بحیره بن فراس گفت: «اگر ما با شما بیعت کنیم و دعوت شما را بپذیریم، و خدا شما را بر دشمنانت پیروز گرداند، قول می دهی که جانشینی تو از آن ما باشد؟» پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) فرمود: «اَلْاَمْرُ لِلَّهِ (اِلَی اللَّهِ) یَضَعُهُ حَیْثُ یَشاءُ؛ این امر مربوط به خدا است و آن را هرجا بخواهد قرار می دهد.» نقل شده که چنین برخورد و پیشنهادی از ناحیه قبیله کنده نیز صورت گرفت و پاسخ پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم)، همان پاسخ بود. پاسخ فوق با صراحت تمام اعلام می کند که خلافت و امامت با نصب و تعیین الهی است. حتّی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) نیز در این امر جز نقش واسطه و اعلام کننده، نقش دیگری ندارد. بعد از شهادت امام علی (علیه السّلام) در ۲۱ رمضان سال ۴۰ه. ق. امام حسن (علیه السّلام) هدایت و امامت مسلمانان را به فرمان الهی و با وصایت امام قبل عهده دار شدند. امر امامت امام مجتبی (علیه السّلام) و دیگر ائمه در تمام منابع روایی از شیعه و سنی به تواتر نقل شده است. اما در آن دوره مردم ساده لوح با امام حسن (علیه السّلام) آن سان رفتار می کردند که گویی امامت او را در امتداد خط سقیفه و شان آن را در حد خلافت شیخین می دانستند و این گونه بود که جایگاه رفیع امامت را آن چنانکه باید قدر ندانستند و ارج ننهادند.
← منابع اهل سنّت
۱. ↑ ابوالحسن اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه عن معرفه الائمه، ج۲، ص۱۵۴.
پایگاه اطلاع رسانی حوزه، برگرفته از مقاله «امام حسن مجتبی»، بازنویسی توسط گروه پژوهشی ویکی فقه.
...

جمله سازی با امامت امام حسن

((مدت امامت امام حسن عسكرى دو سال بود... و او بعد از خودش، فرزندش حجّت قائم راباقى گذاشت كه براى حكومت حق، انتظارش كشيده مى شود، پدرش ولادت او را مخفىنگاه داشته و جريانش را مستور كرده بود و آن به علت سختى كار و خوف از سلطان وقتبود كه شيعه را جستجو كرده و آنان را بازداشت مى نمود)).
اين گروه بر اين اعتقادند كه بعد از امام هادى عليه السلام، پسرش ‍ ((محمد))امام است؛چرا كه امامت دو برادر؛ يعنى ((جعفر))و ((حسن ))روا نيست (و امامت امام حسن و امام حسينعليهماالسلام استثناء است ).
پس از امام هادى (ع ) و در زمان امامت امام حسن (ع )، اين فشارها به اوج رسيد و دشمن، باتمام توان و تلاش، در برابر آن حضرت موضع گرفت و ارتباط شيعيان با امام (ع )را به پايين ترين حد رساند. آزار و شكنجه و زندانهاى مكرر آن حضرت، گوياى اينحقيقت است، بويژه اين كه دشمن احساس كرده بود آنچه را كه از آن نگران است، در شرفتكوين و وقوع قرار گرفته از اين روى، مى كوشيد تا واقعه را پيش از وقوع آن علاجكند.
100 - ((على بن عمرو)): على بن عمرو قزوينى العطار، شيخ و برقى او را از اصحابامام هادى - عليه السلام - ياد مى كنند و او كسى است كه نصّ بر امامت امام حسن عسكرى راروايت كرده است.(448)
71 - ((شاهويه بن عبداللّه )): شيخ او را از اصحاب امام هادى بر مى شمارد. (396) او از امام روايت مى كرد و اسحاق بن محمّد نص بر امامت امام حسن عسكرى - عليه السلام - رااز او نقل كرده است.(397)
معجزه اى از امام حسن (ع ) يكى از فرزندان زبير كه به امامت امام حسن (ع ) معتقد بود، همراه آن حضرت براى انجامحج عمره به سوى مكه مى رفتند ( يا پس از عمره از مكه باز مى گشتند) در مسير راه بهيكى از آبگاهها رسيدند، كنار چند درخت خرماى خشكى كه از تشنگى خشك شده بودندفرود آمدند، فرشى براى امام حسن (ع ) در زير يكى از آن درختها گستراندند، و فرشديگرى براى فرزند زبير زير درخت ديگرى پهن كردند.