احسوا

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی أَحَسُّواْ: احساس کردند
معنی أَحْصُواْ: شمارش کنید
ریشه کلمه:
حسس (۶ بار)

جمله سازی با احسوا

چگونگى جان كندن و مواجهه اسيران (اشياء) با عذاب هولناك جهنم برزخى را بهتصوير مى كشد: فلما احسوا باسنا اذاهم منها يركضوين. هنوز نمرده اند وحواسشان كار ميكند. در نتيجه با احساس عذاب هولناك جان كندن خاص چنين موجودات پستى، در صدد رويگردانى و گريز از معبودهاشان: اشياء، برمى آيند. ولى توان گريزندارند و آواى هستى را مى شنوند كه (نگريزيد و ندويد و برگرديد پيش همانچيزهايى كه مايه عيشتان بود و جايگاه عيشتان ): الى ما... و مساكنكم ؟ يعنىوجودشان در طول زندگى زشتكارانه و عشق ورزى و پرستش آن اشياء و در آنمحل، شده است همان چيزها و همان محل: عشرتكده، ميكده، كارخانه، گاودارى، مزرعه،تجارتخانه، بانك، موزه... صندلى مجلس طاغوتى، مسند رياست جمهورى، تخت سلطنت.(13) (برگرديد براى پاسخگويى !) و پاسخشان اين است: (ما بر خود و برخلق ستم كرديم و به خدا شرك ورزيديم.) اين اقرار در لحظات جان كندن و سقوط بهيكى از دركات جهنم برزخى تكرار مى شود تا از حركت باز ايستند در حاليكه (درويدهجامدى ) شده اند! هيمه اى سوختنى، هيمه دوزخ برزخى...(14)
پا به فرار گذاردند) (فلما احسوا باسنا اذا هم منها يركضون ).