ابن عبدوس

لغت نامه دهخدا

ابن عبدوس. [ اِ ن ُ ع َ ] ( اِخ ) علی بن محمدبن عبدوس کوفی نحوی. او راست: کتاب میزان الشعر بالعروض. کتاب البرهان فی علل النحو. کتاب معانی الشعر. ( ابن الندیم ).

فرهنگ فارسی

اوراست کتاب میزان شعر بالعروض

جمله سازی با ابن عبدوس

💡 استعمال کاغذ قرطاس مدتهای مدید پس از فتح عراق بدست مسلمین در آنجا معمول بود و ابن عبدوس جهشیاری (متوفی سال ۳۳۱ ه'. ق. / ۹۴۲ م) می‌گوید که ابوجعفر منصور خلیفه بانی بغداد اطلاع یافت که قرطاسهائی که در خزائن او جمع آمده زیاد شده‌است به همین جهت بصالح صاحب مصلای خود گفت که آن‌ها را از خزانه‌ها بیرون آورد و او را مأمور فروش آن‌ها کرد و گفت اگرچه هر طومار از آن‌ها را بدانگی که شش یک درهم است بخرند بفروش چه پولی که از این راه عاید شود از نگاهداری آن‌ها بهتر است. صالح چون دید که هر طومار قرطاس در آن ایام یک درهم قیمت دارد از این کار ابا کرد و دیگر به خدمت خلیفه نرفت. خود او می‌گوید که خلیفه فردا مرا به حضور خواست و گفت من در باب احتیاجات نوشتنی خود فکر کردم و دیدم که اوضاع مصر مورد اطمینان نیست و ممکن است به علت حوادثی که در آنجا رخ دهد فرستادن قرطاس در آن سرزمین برای ما مشکل شود و ما برای نوشتن به چیزی محتاج شویم که تهیه آن در بلادما میسر نگردد به همین علت طومارهای قرطاس را بهمان حال باقی بگذار، ایرانیان جز بر پوست کلفت و نازک بر چیزی دیگر نمی‌نوشتند و می‌گفتند که ما جز بر آنچه در مملکت ما فراهم می‌شود بر چیزی دیگر کتابت نمی‌کنیم.

شیمیل یعنی چه؟
شیمیل یعنی چه؟
اتی یعنی چه؟
اتی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز