مستهزء

فرهنگ معین

(مُ تَ زَ ) [ ع. ] (اِفا. ) استهزا کننده، ریشخند کننده.

جمله سازی با مستهزء

1- اين كه براى ظرفيت و مراد از غيب، خفاء و خلوت باشد، نظير: (ليعلمالله من يخافه بالغيب )؛ (338) يعنى، ايمان متقين مخصوصحال شهادت و جلوت نيست، بلكه در حال غيب و خلوت نيز ايمان دارند، بر خلاف منافقانكه در حضور مومنان ابراز ايمان مى كنند، ولى در نهان كافرند: (و اذا لقوا الذين امنواقالوا امنا و اذا خلوا الى شياطينهم قالوا انا معكم انما نحن مستهزءون ). (339)
ثانياً، منافق گاهى به اظهار اصل ايمان اكتفا مى كند و زمانى برخى از اسرار مكتب خود را افشا مى كند. اگر به اظهار صرف ايمان بسنده كرد و مورد اعتراض هم كيشان خويش قرار گرفت، يا براى اين كه سرزنش نشود مى گويد: من در اظهار ايمان قصد استهزا داشتم، نه ايمان واقعى، مانند آنچه در آيه: و إ ذا القذوا الذين ءَامنوا قالواءَمنّا و إ ذا خلوا إ لى شياطينهم قالوا إ نّا معكم إ نّما نحن مستهزءون (579)، واقع شده است و اگر گذشته ا زاظهار اصل ايمان، بعضى از اسرار مكتب خود را فاش كرد، مدار اصلى اعتراض همانا افشاى سرّ است؛ نظير آنچه در آيه مورد بحث واقع شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
قمبل یعنی چه؟
قمبل یعنی چه؟
نار یعنی چه؟
نار یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز