مرده ساختن

لغت نامه دهخدا

مرده ساختن. [ م ُ دَ / دِت َ ] ( مص مرکب ) خود را مرده ساختن. خود را به مردگی زدن خود را مرده وانمود کردن. چون مردگان بی حس و حرکت افتادن: من نیز خویشتن را در میان ایشان انداختم و خویشتن را مرده ساختم. ( تاریخ بخارا ).
معنی مردن ز طوطی بد نیاز
در نیاز و فقر خود را مرده ساز.مولوی.

فرهنگ فارسی

(مصدر ) خود ( خویشتن ) را مرده ساختن. ۱ - خود را همچون مرده ساختن. ۲- خود را مرده وانمود کردن: من نیز خویشتن را در میان ایشان انداختم و خویشتن را مرده ساختم.

جمله سازی با مرده ساختن

💡 عیب چیست از عین پرده ساختن خویشتن را زنده مرده ساختن

گرایش یعنی چه؟
گرایش یعنی چه؟
اتی یعنی چه؟
اتی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز