لنگل

لغت نامه دهخدا

لنگل. [ ل َ گ ُ ] ( اِخ ) ده کوچکی جزء دهستان دیلمان بخش سیاهکل و دیلمان شهرستان لاهیجان، واقعدر ده هزارگزی جنوب دیلمان و یکهزارگزی آسیابر. دارای 40 تن سکنه است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ).

جمله سازی با لنگل

در سال ۱۹۶۹ توسط جانسون مدال آزادی ریاست جمهوری به وب اهدا شد. وی دریافت کننده مدال طلای لنگلی از مؤسسه اسمیتسونیان در سال ۱۹۷۶ است.
این رود که طول آن ۳۸ کیلومتر است از جنوب روستای لنگلی سرچشمه می‌گیرد و تا پیوستن به رود لی در هودسدون جریان دارد.
رونی سه فرزند دارد: تیلور ان مگنوس از رابطه دو ساله او با سالی مگنوس، لیلی و رونی از رابطه‌ او با جو لنگلی که در انجمن معتادان ناشناس با او آشنا شده بود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سطح
سطح
بی عرزه
بی عرزه
نقض
نقض
نمایان
نمایان