عنایت ازلی

لغت نامه دهخدا

عنایت ازلی. [ ع ِ ی َ ت ِ اَ زَ ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) ( اصطلاح حکما ) عنایة ازلیة همان قضای الهی است، یعنی علم حق است به آنچه سزاوارست هستی پذیرد. رجوع به قضاء در همین لغت نامه و کشاف اصطلاحات الفنون شود.

فرهنگ فارسی

یا عنایه ازلیه نزد حکما همان قضای الهی است یعنی علم حق است به آنچه سزاوار است هستی پذیرد

جمله سازی با عنایت ازلی

عنایت ازلی صورت تو چون بنگاشت نوشت نسخهٔ روشن ز حاصل کونین
وفا: عنایت ازلی را گویند، بی‌واسطه عمل خیر و اجتناب از شر.
پیر طریقت گفت: الهی بعنایت ازلی تخم هدایت کاشتی، برسالت انبیا آب دادی، بمعونت و توفیق پروردی، بنظر خود ببر آوردی، خداوندا سزد که اکنون سموم قهر از آن باز داری، و کشته عنایت ازلی را برعایت ابدی مدد کنی.
و اگر کسی را عنایت ازلی شامل، و در شهرستان محبت داخل گردد، در آن عجایبی مشاهده نماید که خرد خرده بین، حیران، و عقل دوراندیش، سرگردان ماند.
پیر طریقت گفت الهی بعنایت ازلی تخم هدی کشتی، برسالت انبیاء آب دادی، بمعونت و توفیق رویانیدی، بنظر لطف پرورانیدی. اکنون سزد که باد عدل نه وزانی، و سموم قهر نه جهانی و کشته عنایت ازلی را برعایت ابدی مدد کنی.
عنایت ازلی هیچ باقئی نگذاشت مرا به شکر سر از سجده بر نباید داشت
احکام دین چو از شرف‌الدین شرف گرفت آنرا عنایت ازلی تقویت کند
نبود باد دم عیسی و دعای عزیر عنایت ازلی بد که نور استادست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال کارت فال کارت فال درخت فال درخت فال اعداد فال اعداد