علاقه دار

لغت نامه دهخدا

علاقه دار. [ ع َ / ع ِ ق َ / ق ِ ] ( نف مرکب ) دارنده علاقه. علاقمند. کسی که تعلق خاطر دارد. کسی که دوست دارد. رجوع به علاقه شود. || مرتبط. ( ناظم الاطباء ). || منسوب. || متعلق. || کسی که مسؤول مالیات محل ویا ده باشد. ( ناظم الاطباء ). رجوع به علاقه مند شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - کسی که تعلق خاطر دارد علاقه مند. ۲ - مرتبط. ۳ - منسوب. ۴ - کسی که مسوئ ول مالیات محلی است.

جمله سازی با علاقه دار

ششمین قانون اساسی افغانستان در زمان ریاست داکتر نجیب الله وضع شد.این قانون در لویه جرگه سال  1366 خورشیدی در 13 فصل و 149 ماده تصویب و به توشیخ رسید. فصل نهم این قانون به څارنوالی اختصاص یافته است. ماده 117 این قانون آمده  است؛ څارنوالی جمهوری افغانستان سیستم واحد مبتنی بر اصل مرکزیت بوده متشکل است از:" لویه څارنوالی، څارنوالی های ولایات، لوی ولسوالی ها، ولسوالی ها، علاقه داری ها، شهرها، نواحی و څارنوالی قوای مسلح." همچنان در این قانون آمده است که دولت میتواند در سیستم واحد څارنوالی، څارنوالی اختصاصی ایجاد نماید.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
گرایش یعنی چه؟
گرایش یعنی چه؟
سرانجام یعنی چه؟
سرانجام یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز