شوافع

لغت نامه دهخدا

شوافع. [ ش َ ف ِ ] ( ع ص، اِ ) ج ِشافع. ( دستوراللغه ) ( یادداشت مؤلف ). || ج ِ شافعة. وسایل. وسایط: التماس کرد که منصب پدر بر او مقرر دارند و شوافع قدیم و ذرایع اکید که سیمجوریان را بر دولت آل سامان ثابت است مهمل نگذارند. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 79 ). شوافع قدیم و وسائل اکید که پدرم را ثابت بود. ( ترجمه تاریخ یمینی ).

فرهنگ فارسی

جمع شافع معنی وسایل و وسایط

جمله سازی با شوافع

دربارهٔ آبزیان از امام شافعی چهار قول نقل شده است: الف. قول نخست طبق دیدگاه احناف است. ب. نظایر جانوران حلال گوشت خشکی در دریا نیز حلال اند، مانند اسب آبی، و آن دسته از جانورانی که در خشکی حرام اند امثال آن‌ها در دریا نیز حرام محسوب می‌شود؛ مانند سگ دریایی، و بخشی از جانوران دریایی که در خشکی نظایری ندارند نیز حلال اند. پ. قورباغه، تمساح، لاک پشت، سگ و خنزیر دریایی حرام و سایر جانوران حلال هستند. ت. علاوه از قورباغه، همه جانوران دریایی حلال اند. نووی قول آخر ایشان را ترجیح داده و آن را نظریه «مفتی به» شوافع می‌داند.
از دیگر بخش‌های دارالعلوم می‌توان به «معهد اللغة العربیة و الدراسات‌ الإسلامیة»، بخش ویژهٔ طلاب شوافع، «مکتب حضرت عایشه صدیقه»، «دارالافتاء»، «دارالتحکیم»، مجمع فقهی اهل‌سنت، «دارالتربیة» و کتابخانهٔ ۵۴٬۰۰۰ جلدی دارالعلوم اشاره کرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استخاره کن استخاره کن فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال تماس فال تماس فال نخود فال نخود