شجاع الدین

معنی اسم شجاع‌الدین در ثبت احوال به دو بخش اصلی تقسیم می‌شود. نخستین بخش آن به معنای شجاع و دلیر در راه دین اشاره دارد. این نام به نوعی نماد و نشانه‌ای از شجاعت و دلیری فرد در دفاع از اصول و ارزش‌های دینی است که در طول تاریخ مورد توجه مسلمانان قرار گرفته است. در واقع، شجاع‌الدین به افرادی اطلاق می‌شود که با فداکاری و شجاعت، از اعتقادات خود محافظت کرده و در راستای ترویج دین و ارزش‌های آن تلاش می‌کنند. بخش دوم این نام به شخصیت تاریخی شجاع‌الدین خورشید لر اشاره دارد. او نخستین اتابک و بنیان‌گذار سلسله اتابکان لر کوچک بود که در حدود سال‌های 580 تا 620 هجری قمری زندگی می‌کرد. این شخصیت تاریخی به دلیل نقش مهمی که در تاریخ ایران ایفا کرد، به عنوان یکی از چهره‌های بارز آن دوران شناخته می‌شود. شجاع‌الدین خورشید لر به عنوان بنیان‌گذار سلسله‌ای مهم، معروف به خورشیدیان یا عباسیان، تأثیر قابل توجهی بر تحولات سیاسی و اجتماعی منطقه خود داشت. او با تدبیر و شجاعت خود، نه تنها به ایجاد یک حکومت محلی موفق کمک کرد، بلکه پایه‌گذار یک دوره مهم در تاریخ ایران شد که آثار آن تا به امروز باقی مانده است. در نتیجه، نام شجاع‌الدین هم به جنبه‌های معنوی و مذهبی اشاره دارد و هم به ابعاد تاریخی و سیاسی که در زندگی شخصیت‌های بزرگ تاریخ ایران نمایان شده است.

لغت نامه دهخدا

شجاع الدین. [ ش ُ عُدْ دی ] ( اِخ ) ابوالقاسم اعور زوزنی. حاکم کرمان. رجوع به ابوالقاسم شجاع الدین زوزنی شود.
شجاع الدین. [ ش ُ عُدْ دی ] ( اِخ ) رجوع به ابولؤلؤ مولی مغیرةبن شعبه شود.
شجاع الدین. [ ش ُ عُدْ دی ] ( اِخ ) اسماعیل بن عمرالظوری از ایوبیانی است که در دمشق حکومت داشته اند. ( از معجم الانساب و الاسرات زامباور ج 1 ص 47 ).
شجاع الدین. [ ش ُ عُدْ دی ] ( اِخ ) الیاس از خاندان «منتشا»ست که در مغلا، بالاط، بوزایوک، میلاس، بجین و مرن حکومت میکرده اند. بار اول حکومت وی بسال 793 هَ. ق. و بار دوم از 805 تا 824 هَ. ق. بوده است. ( از معجم الانساب و الاسرات زامباور ص 230 ).
شجاع الدین. [ ش ُ عُدْ دی ] ( اِخ ) امیر ذوالنون ارغون. از امرای معاصر میرزا بدیعالزمان بود که مدتی رتق و فتق امور قندهارو فراه و زمین داور را داشت. رجوع به ذوالنون شجاع الدین و فهرست حبیب السیر چ کتابخانه خیام ج 3 شود.
شجاع الدین. [ ش ُ عُدْ دی ] ( اِخ ) سپهسالار قاسم بن محمود. وی در ذوالحجه سال 667 هَ. ق. به حکومت قلعه کاه منصوب گردیده است. ( تاریخ سیستان ص 404 ).
شجاع الدین. [ ش ُ عُدْ دی ] ( اِخ ) سلطان سورله، یکی از اکراد و الواری است که در عهد شاه عباس به رتبه سلطانی و خانی رسیده است و مدتی امیر شیروان بوده است. ( تاریخ کرد ص 208 ).

فرهنگ اسم ها

اسم: شجاع الدین (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: šojāeoddin) (فارسی: شجاع‌الدين) (انگلیسی: shojaeoddin)
معنی: شجاع و دلیر در راه دین، ( اَعلام ) ) شجاع الدین خورشید لر: نخستین اتابک [حدود، قمری] و بنیانگذار سلسله ی اتابکان لر کوچک موسوم به خورشیدیان یا عباسیان، ) شجاع الدین محمود لر: اتابک لر کوچک [، قمری]، آن که در دفاع از دین شجاع است

جملاتی از کلمه شجاع الدین

هست معلوم ندیم تو شجاع الدین را که به هنگام سخن به ز منت چاکر نیست
علی است روز مصاف و نبرد و کوشش و کین سر سپه شکنان بوعلی شجاع الدین
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم