سیف الدین

سیف‌الدین اسم پسر با ریشه عربی، مذهبی و قرآنی و به معنی برنده‌ای چون شمشیر در راه دین و آیین، شمشیر دین می باشد. از شخصیت‌های مهم این نام می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: سیف‌الدین ابوبکر محمد ابن ایوب: شاه ایوبی مصر و سوریه و برادر و جانشین صلاح‌الدین که با صلیبی‌ها جنگید. سیف‌الدین باخزری: عارف و صوفی ایرانی مقیم بخارا، نویسنده رساله‌هایی به عربی و فارسی از جمله أسماء الحسنی، وصیت السفر، رساله در عشق و برخی رباعی‌های فارسی. سیف‌الدین سوری: پادشاهی از سلسله آل شَنسَب (غوریان) که به انتقام قطب‌الدین عمر به غزنین لشکرکشی کرد و آنجا را غارت و ویران ساخت، اما سال بعد از بهرامشاه شکست خورد و اسیر و کشته شد. سیف‌الدین غازی: نام دو تن از امرای آل زنگی. سیف‌الدین غازی اول: اتابک موصل و پسر و جانشین عمادالدین زنگی. سیف‌الدین غازی دوم: اتابک موصل و برادرزاده سیف‌الدین غازی اول. سیف‌الدین غوری: شاه سلسله آل شَنسَب (غوریان) و پسر و جانشین علاءالدین جهانسوز که در جنگ با ترکان غز به دست یکی از نزدیکان خود کشته شد. سیف‌الدین غوری: آخرین سلطنت از این سلسله.

لغت نامه دهخدا

سیف الدین. [ س َ فُدْ دی ] ( اِخ ) دهی است از دهستان آختاچی بوکان بخش بوکان شهرستان مهاباد. دارای 237 تن سکنه. آب آن از سیمین رود. محصول آنجا غلات، توتون و حبوبات است. در دو محل بفاصله 2500 گزی بنام سیف الدین بالا و پائین مشهور است. سکنه سیف الدین بالا 149 تن است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ص 287 ).
سیف الدین. [ س َ فُدْ دی ] ( اِخ ) ابن عزالدین حسین سوری از پادشاهان غور که در غور و غزنین از 543 - 544 هَ. ق. حکومت کرد. و بهرامشاه او را بسال 544 کشت. ( فرهنگ فارسی معین ).
سیف الدین. [ س َ فُدْ دی ] ( اِخ ) ابوبکر عادل سومین از سلسله ایوبیان مصر برادر سلطان سلاح الدین ایوبی او در 592 هَ. ق. جای نورالدین علی افضل را در دمشق گرفت و در 596 منصور جانشین عزیز را از مصر بیرون کرد و مصر را ضمیمه ملک خویش ساخت. وفات وی بسال 615 هَ. ق. است. ( یادداشت بخط مؤلف ).
سیف الدین. [ س َ فُدْ دی ] ( اِخ ) احمد تفتازانی. رجوع به تفتازانی و احمد شود.

فرهنگ فارسی

فیروز شاه اول از سلاطین مسلمان بنگاله ( جل. ۸۹۲ ه.ق./ ۱۴۸۶ م. - ف. ۸۹۵ ه.ق. / ۱۴۸۹ م. )
احمد تفتازانی

فرهنگ اسم ها

اسم: سیف الدین (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: seyfoddin) (فارسی: سِيف‌الدين) (انگلیسی: seyfoddin)
معنی: برنده همچون شمشیر در راه دین و آیین، شمشیر دین، ( اَعلام ) ) سیف الدین ابوبکر محمّد ابن ایوب: شاه ایوبی مصر و سوریه [، قمری] برادر و جانشین صلاح الدین که با صلبیان جنگید، ) سیف الدین باخزری: [، قمری] عارف و صوفی ایرانی، مقیم بخارا، مؤلف رساله هایی به عربی و فارسی از جمله اَسماءالحسنی، وصیت السفر، رساله در عشق و برخی رباعیهای فارسی، ) سیف الدین سوری: پادشاهی از سلسله ی آل شَنسب ( غوریان ) [، قمری] که به انتقام قطب الدین عمر به غزنین لشکر کشید و آنجا را غارت و ویران کرد، [ قمری] ولی سال بعد از بهرامشاه شکست خورد و اسیر و کشته شد، ) سیف الدین غازی: نام دو تن از امرای آل زنگی، سیف الدین غازی اول: اتابک موصل [، قمری]، پسر و جانشین عمادالدین زنگی، سیف الدین غازی دوم: اتابک موصل [، قمری] برادرزاده ی سیف الدین غازی اول، ) سیف الدین غوری: شاه سلسله ی آل شَنسَب ( غوریان ) [، قمری] پسر و جانشین علاءالدین جهانسوز، که در جنگ با ترکان غز به دست یکی از کسان خود کشته شد، ) سیف الدین غوری: آخرین سلطان مصر [، قمری] از ممالیک برجی ملقب به قانصوه، برای جنگ با عثمانی با شاه اسماعیل صفوی متحد شده ولی نقشه اش لو رفت، سپاه عثمانی قاهره را گرفت و او در جنگ کشته شد، ) سیف الدین محمّد: ( سیف فرغانی ) [قرن هجری] شاعر ایرانی که در آسیای صغیر اقامت گزید، شعرهایش بیشتر معترض، انتقادآمیز و دارای مضمونهای عرفانی است، آن که به منزله شمشیر دین است و دشمنان دین را نابود می کند

دانشنامه عمومی

سیف الدین ( به ترکی آذربایجانی: Seybətin ) یک منطقهٔ مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان ماسال لی واقع شده است. سیف الدین ۱٬۳۲۱ نفر جمعیت دارد.

جمله سازی با سیف الدین

💡 پناه لشکر منصور سیف الدین سنقر که باز عدل جز از آشیان او نپرید

💡 بی‌نظیر بی‌مثال بی‌همال زانش میخوانند سیف الدین کمال

💡 ور چو سیف الدین و مجدالدین شوی چون علی لالا توهم ره بین شوی

ار یعنی چه؟
ار یعنی چه؟
فاب یعنی چه؟
فاب یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز