سگ فعل

لغت نامه دهخدا

سگ فعل. [ س َ ف ِ] ( ص مرکب ) آنکه خوی او چون سگان باشد:
باد آتش شمشیرت داغ دل سگ فعلان
بس داغ سگان کرده ست سگدار تو عالم را.خاقانی.

فرهنگ فارسی

آنکه خوی او چون سگان باشد

جمله سازی با سگ فعل

باد آتش شمشیرت داغ دل سگ فعلان بس داغ سگان کرده سگدار تو عالم را
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال تاروت فال تاروت فال عشقی فال عشقی