رفیعه

لغت نامه دهخدا

( رفیعة ) رفیعة. [ رَ ع َ ] ( ع ص ) مؤنث رفیع. ( ناظم الاطباء ). تأنیث رفیع. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به رفیع شود. || ( اِ ) قصه ای که بردارند. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). قصه ای که به حاکم تقدیم کنند. گویند: رفع فلان الی العامل رفیعة؛ یعنی فلانی عرض حالی به حاکم داد. ( از اقرب الموارد ). || قصه ای که برای دیگری گویند. || هر چیز که به حضور والی تبلیغ کنند. ( ناظم الاطباء ).
رفیعه. [ رَ ع َ / ع ِ ] ( ع ص ) بلند و عالی و برین. ( ناظم الاطباء ). رفیعة. مؤنث رفیع. ( فرهنگ فارسی معین ). بلند. ( یادداشت مؤلف ).
- جبال رفیعه؛ کوههای بلند. ( ناظم الاطباء ).
رفیعه. [ رَ ع َ ] ( معرب، اِ ) نوعی نخل در افریقا و آمریکا که الیاف آن سخت محکم است. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

عریضهای که بحاکم تقدیم شود
( صفت ) مونث رفیع

فرهنگ اسم ها

اسم: رفیعه (دختر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: rafiee) (فارسی: رفيعه) (انگلیسی: rafiee)
معنی: افراشته، مرتفع، بلند، ( به مجاز ) با اهمیت، ارزشمند، عالی، ( مؤنث رفیع )، رفیع، مؤنث رفیع

جمله سازی با رفیعه

حمزه رفیعه (زادهٔ ۲ آوریل ۱۹۹۹) بازیکن فوتبال اهل تونس است.
رفیعه مهام، در سال ۱۳۱۹ در تبریز به دنیا آمد و تا مقطع ابتدایی به تحصیلات خود ادامه داد.
سارا رفیعه مهام با نام هنری سارا (زاده ۱۳۱۹ تبریز)، بازیگر سینمای اهل ایران است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
شهرت یعنی چه؟
شهرت یعنی چه؟
شیمیل یعنی چه؟
شیمیل یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز