رذیله
فرهنگ فارسی
ناشایسته و زشت و دون و فرومایه یا ناکسی و فرومایگی.
جمله سازی با رذیله
پس هر که را از اندک هوشی بوده باشد، و دشمن نفس خود نباشد، بر او لازم است سعی در استیلای قوه عقلیه، و جد و جهد در استیفای سعادت ابدیه، و صرف وقت در تحصیل صفات جمیله، و دفع اخلاق رذیله و پیرامون شهوات نفسانیه و لذات جسمانیه نگردد مگر به قدر ضرورت.
از منظر عمومی حسادت گروهی وسعت اختیارات یافتهاست، بهطوریکه توجّه عموم و خصوص در بهکارگیری این صفت رذیله افزون شدهاست.
بدان که لازم است از برای طالب پاکی نفس از اوصاف رذیله، و آرایش آن به صفات جمیله، اجتناب از چند چیز:
روحیات هر ملّت هر چه باشد، فرهنگ و تمدّنشان هر چه قدر غنیتر باشد باز گرفتار این رذیله میشوند چه در ابعاد فردی و چه اجتماعی.