لغت نامه دهخدا دوست پروردن. [ پ َ وَ دَ ] ( مص مرکب ) مهر ومحبت ورزیدن به دوست. نوازش کردن دوست: دوستان را بند بشکن دوست پرور خوان ببخش دشمن و اعدا شکن، بر دار کن، کین آزمای.منوچهری.
جمله سازی با دوست پروردن جان ز دیدار دوست پروردن هست چون شهد و گلشکر خوردن ولیکن دوست پروردن ندانی به عاشق کشتنت صد آفرین است غذای روح به احکام عشق و مهر و می است خوش است جان به می و مهر دوست پروردن