دو دور

لغت نامه دهخدا

دودور. ( اِ ) ( اصطلاح عامیانه ) کنایه از شرمگاه زنان است و در مقام دشنام گویند: فلان به دودور دادارش خندید. ( از فرهنگ لغات عامیانه ).

فرهنگ فارسی

کنایه از شرمگاه زنان است و در مقام دشنام گویند.

جمله سازی با دو دور

و گفت: علم بزرگترین هیبت است و حیا چون ازین هر دو دور نماند هیچ خیر درو ننماند.
ز دوش دار سرش تکیه گه نخواهد یافت اگر دو دور به منصور بیشتر ندهند
برخی زمین‌شناسان هنوز یک دوره سوم یا بقولی یک "زیر دوره" در دوران نوزیستی را به رسمیت می‌شناسند به نام کوارترنری. کوارترنری دربرگیرنده دو دور آخر دوره نوزا (نئوژن) می‌شود و تا امروز ادامه می‌یابد.
تمامی ۹۲ باشگاه در لیگ برتر و لیگ فوتبال انگلیس وارد جام اتحادیه این فصل شدند. جواز حضور در بین ۴ لیگ برتر سیستم لیگ‌های فوتبال انگلیس توزیع شد. برای قرعه‌کشی دو دور اول، باشگاه‌ها به دو دسته شمالی و جنوبی تقسیم شدند.
گفت که غم غلام تو هر دو جهان به کام تو لیک ز هر دو دور شو از جهت لقای من
رئیس‌جمهور ازبکستان با استفاده از سیستم دو دور انتخاب می‌شود و در صورت عدم کسب اکثریت مطلق آرا در دور اول، دور دوم بین دو نامزد برتر برگزار می‌شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کون کردن
کون کردن
کس خل
کس خل
میلف
میلف
خویش
خویش