دست کوه

لغت نامه دهخدا

دست کوه. [ ] ( اِخ ) نام کوهی در شبانکاره به فارس در بلوک دارابجرد... نام این کوه را به اختلاف قرائات دستورکوه، ستورکوه، رستق کوه و کوه رستو نیز نوشته اند. ( نزهةالقلوب چ اروپا مقاله 3 ص 194 ).

فرهنگ فارسی

نام کوهی در شبانکاره به فارس در بلوک دارابجرد... نام این کوه را به اختلاف قرائات دستور کوه ستور کوه.

جمله سازی با دست کوه

ای مانده زیر سنگ وقار تو دست کوه وی یافته شکوه تو برنه حصار دست
اگر گشتی گران بر تیشه‌اش دست به باد دست کوهی ساختی پست
ز یک دست دریا ز یک دست کوه شده دیو از آن کوه و دریا ستوه
به یک دست کوه و به یک دست آب همه جای نخجیر و بزم و شباب
در جوانی میگرفتم من که تیغ از دست کوه عاقبت پیری گرفت از دست گیرایی مرا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال ابجد فال ابجد فال تاروت فال تاروت فال عشق فال عشق