دریای روس

لغت نامه دهخدا

دریای روس. [ دَرْ ی ِ ] ( اِخ ) دریای سیاه. دریای بنطس. بحرالروس. رجوع به بحرالروس ذیل بحر و دریای سیاه در ردیف خود شود.

فرهنگ فارسی

دریای سیاه. دریای بنطس

جمله سازی با دریای روس

روسیه اولین تلاشهایش برای اشغال ولایات ایرانی در جنوب خزر را طی واپسین سالهای حکمرانی پتر کبیر انجام داد. پتر که روسیه را تبدیل به یک قدرت بزرگ اروپایی کرده بود، دیررمانی بود که سودای تبدیل خزر به یک دریای روسی و کنترل تجارت اروپا با شرق را در سر می‌پروراند.
فرو شستم از ملک رسم مجوس برآوردم آتش ز دریای روس
روسیه اولین تلاش‌هایش برای اشغال ولایات ایرانی در جنوب خزر را طی واپسین سال‌های حکمرانی پتر کبیر انجام داد. پتر که روسیه را تبدیل به یک قدرت بزرگ اروپایی کرده بود، دیرزمانی بود که سودای تبدیل خزر به یک دریای روسی و کنترل تجارت اروپا با شرق را در سر می‌پروراند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال حافظ فال حافظ فال احساس فال احساس فال راز فال راز