درریز

لغت نامه دهخدا

درریز. [ دُ ] ( نف مرکب ) درریزنده. ریزنده در. || اشکبار. || فصیح. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به در ریختن شود.

فرهنگ اسم ها

اسم: درریز (دختر) (فارسی، عربی) (تلفظ: dorriz) (فارسی: درریز) (انگلیسی: dorriz)
معنی: ریزنده ی در، ( مجاز ) گران بها و ارزشمند، ( در = مروارید، لؤلؤ، ریز = جزء پسین بعضی از کلمه های مرکّب به معنی «ریزنده» )

جمله سازی با درریز

💡 این جاست شراب لایزالی درریز تو ساقیا از این جا

💡 درریز علیا (رشتخوار)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان رشتخوار در استان خراسان رضوی ایران است.

💡 شرابی نی که درریزی سحر مخمور برخیزی دروغین است آن باده از آن افتاده کوته دم

💡 شرابی نی که درریزی سر مخمور برخیزی دروغین است آن باده از آن افتاد کوته دم

باوانم یعنی چه؟
باوانم یعنی چه؟
پاداش یعنی چه؟
پاداش یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز