دانوش

دانوش نام شخصیتی در داستان عاشقانه‌ی وامق و عذرا، از داستان‌های کهن پارسی، است. این اثر ادبی که ریشه در سنّت‌های داستان‌پردازی پیش از اسلام دارد، در دوره‌ی اسلامی به نظم و نثر فارسی بازگو شده و حکایت عشق ژرف و پرفراز و نشیب وامق به معشوقه‌اش، عذرا، را روایت می‌کند. در این داستان، دانوش به عنوان شخصیتی منفی و شرور ظاهر می‌شود که نقشی سرنوشت‌ساز در جدایی عاشق و معشوق ایفا می‌کند. اقدام شوم او، که فروش عذرا به وامق است، نقطه‌عطفی در روایت به شمار می‌رود و مایه‌ی هجران و رنج قهرمان داستان می‌گردد. این کنش، نام او را در ادبیات فارسی به نمادی از خیانت و فریب تبدیل کرده است. با توجه به تلفظ دَانوش و ریشه‌ی کهن آن، این نام در زمره‌ی نام‌های تاریخی و کمتر متداول زبان فارسی قرار می‌گیرد. امروزه، بیشترین کاربرد این نام در متون ادبی و تحقیقات مرتبط با داستان‌های کهن است و یادآور داستان پرماجرای عشقی است که در آن خیانت، سرنوشت عاشقان را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد.

لغت نامه دهخدا

دانوش. ( اِخ ) نام مردی که عذرا را فروخت و عذرا نام معشوقه وامق است و داستان این دو عاشق و معشوق را عنصری بنظم کشیده بوده است منتهی از مجموع آن جز ابیاتی بشاهد لغات در فرهنگها بجای نمانده است:
گذشته بر او بر بسی کام و دام
یکی تیزپائی و دانوش نام.
در فرهنگ سروری ( چ دبیرسیاقی ص 532 ) بیت فوق چنین آمده است. اما در لغت نامه اسدی ( چ اقبال ص 225 ) دو مصراع بیت مذکور مقلوب نقل شده و شعر نیز شاهد کلمه «ودانوش » است بنابراین نام فروشنده عذرا بدو صورت «ودانوش » و «دانوش » در مآخذ مختلف ضبط شده است. برای روشن شدن ذهن لازم بتذکر است که کلمه «ادانوش » نام کسی که عذرا چشم او را کند و «دیانوش » نام مهتر دزدان نیز در داستان وامق و عذرای عنصری آمده است.

فرهنگ فارسی

نام مردی که عذرا را بفروخت و عذرا نام معشوقه وامق

فرهنگ اسم ها

اسم: دانوش (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: dānuš) (فارسی: دانوش) (انگلیسی: danush)
معنی: نام شخصی در داستان وامق و عذرا، نام کسی که عذرا معشوقه وامق را فروخت

جمله سازی با دانوش

یکی تیز پائی و دانوش نام گذشته برو بر بسی کام و دام
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
خیر
خیر
ورژن
ورژن
دیوث
دیوث
افلاک
افلاک