دانه دادن

لغت نامه دهخدا

دانه دادن. [ ن َ / ن ِ دَ ] ( مص مرکب ) عطا کردن حبوب. || دانه دادن مرغان؛ چینه دادن. قوت دادن با دانه. از حبوب خوردنی پیش طیور نهادن خوردن را:
مرغ را دانه دادن از دین است
منطق الطیر عاقلان این است.اوحدی.|| خوردنی در دهان بچه نهادن مرغ مادر بمنقار: زق؛ دانه دادن مرغ بچه را به منقار. ( دهار ).

فرهنگ فارسی

عطا کردن حبوب

جمله سازی با دانه دادن

💡 مرغ را دانه دادن از دینست منطق‌الطیر عاقلان اینست

💡 دانه دادن به پرندگان  ذوالنون مصرى، يك زن غير مسلمان را ديد كه درفصل زمستان مقدارى گندم به دست گرفته و براى پرندگان بيابان برد و جلو آنهاريخت.

💡 به آن زن گفت: تو كه كافر هستى، اين دانه دادن به پرندگان براى تو چه فايدهدارد؟ زن گفت فايده داشته باشد يا نه، من اين كار را مى كنم.

💡 نوگرفتان را ببوسی بسته گردان بهر آنک دانه دادن شرط باشد مرغ نو آموز را

کیری یعنی چه؟
کیری یعنی چه؟
ستارگان یعنی چه؟
ستارگان یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز