خیر کرد

لغت نامه دهخدا

خیرکرد. [ خ َ/ خ ِ ک َ ] ( اِ مرکب ) کردار نیک. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

کردار نیک

جمله سازی با خیر کرد

مرا نیز در خاطر این سَیر کرد که چون دوستی نیت خیر کرد
و گفته اند اگر اندر خواب خیر کردی در بهشت خواب بودی.
گر خیر خیر کرد نخواهی ستم بر خویشتن حذر کن ازین بد کنش
اکنون که تو روی باز کردی رو باز به خیر کرد حالم
عاقبت کار او در دو جهان خیر کرد عاقبت کار او خیر بود لاجرم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نخود فال نخود فال اعداد فال اعداد فال ای چینگ فال ای چینگ فال مارگاریتا فال مارگاریتا