خونج

لغت نامه دهخدا

خونج. [ ن َ ] ( اِخ ) شهرکی است از اعمال آذربایجان بین مراغه و زنجان بر راه ری و آخر ولایت آذربایجان از جانب ری، این شهر را کاغذکنان نیز گویند. ( از یاقوت ).

جمله سازی با خونج

کاغذکنان یکی از شهرهای قدیمی آذربایجان شرقی می‌باشد که در منابع تاریخی به عنوان خونج ذکر شده‌است.
به غیر از صنعت کاغذسازی در شهر خونج (کاغذکنان) سفال سازی یکی از صنایع رایج مردم کاغذکنان قبل از دوره مغول بوده که اکنون نمونه‌هایی از سفال‌های ساخته شده با نام «سفال اقکند» در موزه‌های جهان از جمله موزه لوور پاریس نگهداری می‌شوند. شرح مفصلی از صنعت سفالگری و نمونه‌های آثار سفالینه‌های کاغذکنان در چاپ دوم کتاب کاغذکنان در گذرگاه تاریخ ایران تألیف اکبر پرندی موجود است.
کاغذکنان مرکزی یکی از دهستان‌های استان آذربایجان شرقی است که در بخش کاغذکنان شهرستان میانه با مرکزیت شهر آقکند ( خونج ) واقع شده‌است.
بخش کاغذکنان یکی از بخش‌های تابعه شهرستان میانه در استان آذربایجان شرقی در شمال غربی ایران و به مرکزیت شهر آقکند است و نام قدیمی آن خونا یا خونج بوده‌است متأسفانه از آثار بجا مانده از این شهر حفاظت نمی‌شود، اواخر سال ۱۴۰۰ حفاری‌های غیرمجاز در تپه باستانی شهر سوخته (موسوم به قلعه) شده‌است که جای هزاران تاسف دارد که چرا مسئولین بی‌تفاوت هستند!
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
طی کشیدن یعنی چه؟
طی کشیدن یعنی چه؟
پیشنهاد یعنی چه؟
پیشنهاد یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز