خور و خواب

لغت نامه دهخدا

خور و خواب. [ خوَ / خ ُ رُ خوا / خا ] ( ترکیب عطفی، اِ مرکب ) عمل خوردن و خوابیدن. کنایه از راحت و آسایش است. ( یادداشت بخط مؤلف ):
اگر همین خور و خواب است حاصل از عمرت
بهیچ کار نیایدحیات بی حاصل.سعدی.بیحاصلی نگر که شماریم مغتنم
از عمر آنچه صرف خور و خواب میشود.صائب.

فرهنگ فارسی

عمل خوردن و خوابیدن کنایه از راحت و آسایش است.

جمله سازی با خور و خواب

💡 از خور و خواب زنده ‌ اند همه نفس را یارو بنده ‌ اند همه

💡 بس روز تا شبم ز خور و خواب بستدی بس شب که تا به روزم بیدار داشتی

💡 هرانکس که او را خور و خواب نیست غم مرگ با جشن و سورش یکیست

💡 از خور و خواب هر که آدمی است آدمی مشمرش که گاو و خر است

💡 در پی روی تو ماه، ترک خور و خواب کرد بر سر کوی تو مهر، پای دل د جان شکست

باری یعنی چه؟
باری یعنی چه؟
تسخیر یعنی چه؟
تسخیر یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز