خفتگان

خفتگان جمع کلمه «خفته» است و به معنای افرادی است که خوابیده‌اند یا به طور کلی کسانی که در حال استراحت و خواب هستند. این واژه می‌تواند به کسانی اشاره کند که در حال استراحت و خواب به سر می‌برند و به زندگی روزمره و محیط اطراف خود توجهی ندارند.

علاوه بر این، در برخی متون و گویش‌ها، خفتگان ممکن است به افرادی اشاره کند که غافل یا بی‌خبر از موضوعی خاص هستند. به عبارت دیگر، این افراد ممکن است نسبت به رویدادها یا مسائلی که در اطرافشان اتفاق می‌افتد، بی‌توجه و ناآگاه باشند.

بنابراین، خفتگان به طور کلی به معنی خوابیده‌ها، استراحت‌کنندگان یا افراد غافل و بی‌خبر از اطراف خود است. این واژه می‌تواند هم به معنای فیزیکی خواب و استراحت باشد و هم به غفلت و بی‌توجهی در زندگی روزمره اشاره کند.

لغت نامه دهخدا

خفتگان. [ خ ُ ت َ/ ت ِ ] ( اِ ) ج ِ خفته. خوابیده ها. نیام:
خفتگان را ببرد آب چنین است مثل
این مثل خوار شد و گشت سراسر ویران
از پی آنکه مرا تو صله ها دادی و من
اندر آنوقت بخیمه در و خوش خفته سنان.فرخی.- امثال:
خفتگان را آب برد.

فرهنگ فارسی

جمع خفته خوابیده ها

جمله سازی با خفتگان

دهه ۹۰ آغاز میان‌سالی او و کمتر شدن حضور وی در فیلم‌های شاخص بود. با این همه بازی او در «سگ را بجنبان» محصول ۱۹۹۷ در کنار رابرت دنیرو چشم‌گیر بود؛ و برای هفتمین بار نامزد اسکار نقش اول مرد شد. دیک تریسی، هوک، قهرمان، شیوع، خفتگان، شهر دیوانه، بوفالوی آمریکایی و پیام‌آور: داستان ژان دارک دیگر کارهای وی در دههٔ ۹۰ هستند.
نیست چشمت ز شبان غمم آگه آری خفتگان را چه غم از حسرت بیداران است
اين تاريخ مدون نيست كه در اصالت و صحت آن ترديد شود، اين تاريخ زندهاى است كهبا زبان بى زبانى فرياد مى كشد، ويرانه هاى قصرهاى تبهكاران، شهرهاى بلا ديدهسركشان، استخوانهاى پوسيده خفتگان در دل خاك، و كاخهاى مدفون شده در زمين، جملههاى كوبنده اى هستند كه تاريخ واقعى را بى كم و كاست شرح مى دهند!
خفته را گر خفتگان بیدار نتوانند کرد چون مرا بیدار کرد از خواب، خواب دیگران؟
خفتگان خاک را یاد رقیبان داغ کرد دوستان از یکدگر بیهوده رنجیدن چرا
درین منزلگه دزدان مخسب آمن که کم باشد بسان شمع بیداران چراغ خفتگان روشن