خروس عرش

لغت نامه دهخدا

خروس عرش. [ خ ُ س ِ ع َ ] ( ترکیب اضافی،اِ مرکب ) خروسی است افسانه ای که بر بالای عرش قرار دارد و پیش از صبح اول او بانگ کند بعد از آن به اتباع او خروسان زمین در آواز آیند. ( از غیاث اللغات ).

فرهنگ فارسی

خروسی است افسانه ای که بر بالای عرش قرار دارد و پیش از صبح اول او بانگ کند بعد از آن باتباع او خروسان زمین در آواز آیند.

جمله سازی با خروس عرش

خروس عرش بی غوغاست امشب طلوع صبح ناپیداست امشب
عقاب تیر پران، پر به هم زد خروس عرش، بانگی بر قدم زد
توئی اکنون خروس عرش سخن چه گزندت ز ماکیان باشد
گوش بر بانگ خروس عرش دار بانگ آن بشنو تو هم بانگی برآر
خروس عرش دیشب التجا کرد برای عاشق مسکین دعا کرد
دم پیر من است آن کز فسونش خروس عرش نیز افتاده در دام
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
معلق یعنی چه؟
معلق یعنی چه؟
حریص یعنی چه؟
حریص یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز