ختلی خرام

لغت نامه دهخدا

ختلی خرام. [ خ َ خ َ ] ( ص مرکب ) آنکه مانند اسب ختلی خرامد. ( از ناظم الاطباء ):
همان ختلی خرام خسروانی.نظامی.تکاور سمندان ختلی خرام
همه تازه پیکر همه تیزگام.نظامی.فرود آمد از خنگ ختلی خرام
که دید آنچه مقصود بودش تمام.نظامی.

فرهنگ فارسی

آنکه مانند اسب ختلی خرامد

جمله سازی با ختلی خرام

زیر ختلی خرام شاه افکند بر سر آن نثار گوهر چند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال تاروت فال تاروت فال تک نیت فال تک نیت فال کارت فال کارت