لغت نامه دهخدا
خارا سفتن. [ س ُ ت َ ] ( مص مرکب ) شکستن سنگ خارا:
کوهکن تعلیم خارا سفتن از استاد داشت
هر چه کرد از کاوش مژگان شیرین یاد داشت.ظهوری ( از آنندراج ).
خارا سفتن. [ س ُ ت َ ] ( مص مرکب ) شکستن سنگ خارا:
کوهکن تعلیم خارا سفتن از استاد داشت
هر چه کرد از کاوش مژگان شیرین یاد داشت.ظهوری ( از آنندراج ).
شکستن سنگ خارا
💡 کوهکن تعلیم خارا سفتن از استاد داشت هر چه کردار از کاوش مژگان شیرین یاد داشت