حکیمک

لغت نامه دهخدا

حکیمک.[ ح َ م َ ] ( اِ مصغر ) حکیم بصورت تحقیر:
چون حکیمک اعتقادی کرده است
کآسمان بیضه زمین چون زرده است.مولوی.

جمله سازی با حکیمک

💡 یافت ناگاه آن حکیمک راه پیش جمعی از اولیاء الله

💡 که این حکیمک ‌گویی پیمبر شعر است که معجزات سخن می‌شود بدو الهام

💡 آن حکیمک وهم خواند ترس را فهم کژ کردست او این درس را

💡 اگر جلالی باشد چنین کسی شاید جلالی از چه لقب شد حکیمک تللی

💡 چون حکیمک اعتقادی کرده است کآسمان بیضه زمین چون زرده است

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
هول یعنی چه؟
هول یعنی چه؟
کصخل یعنی چه؟
کصخل یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز