حزب بازی

لغت نامه دهخدا

حزب بازی. [ ح ِ ] ( حامص مرکب ) دسته بندی کردن بطور غیرطبیعی. || گروه سازی برخلاف مصالح اکثریت.

فرهنگ فارسی

ایجاد و تشکیل حزب بمنظور استفاده های مادی: (( او درین حزب بازیها وارد نیست. ) )

جمله سازی با حزب بازی

مانیفست ۲۶ ماده‌ای «فالانخه» قانون اساسی جمهوری، حزب بازی، سرمایه‌داری، مارکسیسم و جنگ طبقاتی را رد می‌کرد و بر لزوم یک دولت ملی-سندیکالیست تکیه داشت. شکست فالانژ در جلب طبقهٔ کارگر، قدرت آن را به دانشجویان دانشگاه محدود کرد و دیگر نیروهای دست راستی نیز، که از پیروزی «جبهه خلق» در انتخابات سال ۱۹۳۶ هراسیده بودند، به سوی آن کشیده شدند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
نحوه یعنی چه؟
نحوه یعنی چه؟
احتساب یعنی چه؟
احتساب یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز