لغت نامه دهخدا
حرائر. [ ح َ ءِ ] ( ع ص، اِ ) ج ِ حُرّة. ( منتهی الارب ). زنهای کریمه.
حرائر. [ ح َ ءِ ] ( ع ص، اِ ) ج ِ حُرّة. ( منتهی الارب ). زنهای کریمه.
= حره
💡 «ذلِکَ أَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ» انهنّ حرائر. «فَلا یُؤْذَیْنَ» و لا یتعرّض لهنّ.
💡 پس هيچ وجهى به نظر نمى رسد كه كسى بگويد: مراد از كلمه (محصنات ) در آيهشريفه، زنان عفيف است، با اينكه حكم حرمت ازدواج اختصاصى به عفيف ها ندارد. (سادهتر بگويم آيه شريفه مى فرمايد: غير آن چهارده طايفه، با هر زنى مى توان ازدواجكرد، مگر محصنات يعنى شوهرداران كه ازدواج با آنها حرام است. بعضى ها گفته اند:مگر محصنات يعنى زنان عفيف كه ازدواج با آنها _ البته اگر شوهر داشته باشند- حرام است، بعضى ديگر لفظ نامبرده راحمل كرده اند به حرائر، يعنى گفته اند: مگر زنان آزاد كه ازدواج با آنها _ البتهاگر شوهر داشته باشند حرام است، اشكال ما اين بود كه در هر دو احتمالى كه مفسريندادند قيد - البته اگر شوهر داشته باشند - اخذ شده بود، و دراحتمال اول حكم را مختص به زنان عفيف دانستند، با اينكه اختصاصى به آنها نداشت، و دراحتمال دوم حكم را مختص به زنان آزاد كرده بودند، با اينكه اختصاصى به آنان نداشت،و معلوم است كه اينگونه معنا كردن را طبع سليم نمى پسندد.