حالو

لغت نامه دهخدا

حالو. ( اِ ) صورت دیگری از خالو، بمعنی خال و دایی.
- امثال:
یکی نگفت حالو خرت بچند ؟
|| ( ص ) زبون. ابله.

فرهنگ فارسی

صورت دیگری از خالو بمعنی دایی و خال

جمله سازی با حالو

نام اصلی شیخ چغندر ابراهیم بود و از اهالی لرستان بود و به اصطلاح از الوار لرستان به‌شمار می‌آمد. وی را در لرستان حالو ابراهیم یا به اختصار حالو می‌خواندند و این لقب بعدها نیز بر وی گفته می‌شد. توضیح این که لرها کلمهٔ خالو (به معنای دایی) را، حالو تلفظ می‌کنند.