جام مسیحا

لغت نامه دهخدا

جام مسیحا. [ م ِ م َ ] ( اِخ ) جام مسیح.جامی که مسیح با حواریون در آن شراب نوشید. رجوع به جام جهان نما شود. || کنایه از باد صبا. || کنایه از آفتاب. ( آنندراج ):
مستی و دیوانگی جام مسیحا شکست
صرفه در این بزم نیست ساغر جم داشتن.محمد عرفی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

جام مسیح

جمله سازی با جام مسیحا

نشئه تجریدِ دماغم رساست جرعه‌ای از جام مسیحا زدم
مستی و دیوانگی جام مسیحا شکست صرفه در این بزم نیست ساغر جم داشتن
جام اوزنده کند جان مرا جاویدان این هم ازنشأئه آن جام مسیحا باشد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
زرگری
زرگری
محنت
محنت
گولاخ
گولاخ
ورژن
ورژن