توحید گوی

توحید گوی

توحید گوی به معنای اقرارکننده به یگانگی خداوند است، این اصطلاح به افرادی نسبت داده می‌شود که با گفتن کلمه لا اله الا الله به یگانگی و یکتایی خداوند شهادت می‌دهند. این عبارت بنیادین‌ترین اصل در دین اسلام است و بیانگر پذیرش این حقیقت می‌باشد که هیچ معبودی جز خداوند شایسته‌ی پرستش نیست. توحید گوی با ادای این جمله، نه تنها به زبان، بلکه با دل و عمل خود نیز به خالق یکتا ایمان می‌آورد و بر این باور است که تمام قدرت، علم، و اراده در وجود خداوند متعال جمع است.

جنبه‌های مختلف توحید‌گویی

شهادت به یگانگی خدا: اعتراف به این که تنها او خالق و معبود است و هیچ موجودی نمی‌تواند با او شریک باشد. این مفهوم به معنای نفی هرگونه شریک و همتایی برای خداوند است و نشان‌دهنده‌ی ایمان عمیق به یکتایی اوست. افرادی که به این باور پایبندند، خدا را می‌ستایند و او را تنها شایسته‌ی عبادت می‌دانند. این شهادت، مقدمه‌ای بر پذیرش سایر اصول دینی است و نشانه‌ای از تسلیم در برابر حقیقت الهی به شمار می‌آید. در واقع، توحید نه تنها نفی شرک، بلکه اثبات صفات کمال برای خداوند است که ازلی، ابدی، و بی‌نیاز از هر مخلوقی است.

باور به وجود خدا: توحید گوی به کسی گفته می‌شود که به وجود خداوند ایمان دارد و او را به عنوان خالق و پروردگار خود می‌شناسد. این باور ریشه در شناخت عمیق از نظام هستی دارد و انسان را به درک نظم و حکمت در آفرینش رهنمون می‌سازد. کسی که به توحید اعتقاد دارد، جهان را جلوه‌ای از قدرت و رحمت خداوند می‌بیند و تمامی موجودات را نشانه‌هایی از وجود او می‌داند. این ایمان، در رفتار، گفتار، و اندیشه‌ی فرد مؤمن نیز تأثیر می‌گذارد و او را به سوی درست‌کاری، عدالت، و پرهیز از گناه سوق می‌دهد.

عبادت و ستایش: این افراد نه تنها به یگانگی خدا اعتقاد دارند، بلکه او را عبادت کرده و حمد و ستایش می‌کنند. در نگاه آنان، عبادت فقط برای خداوند جایز است و هیچ مخلوقی شایسته‌ی سجده یا نیایش نیست. توحید گویان در نماز، دعا، و اعمال نیک خود، پیوسته در پی جلب رضایت الهی‌اند و اعمالشان را برای خالص‌سازی نیت و قرب به پروردگار انجام می‌دهند. عبادت در نظر آنان، نه تنها انجام ظاهری فرایض، بلکه تجلی عشق و بندگی در برابر عظمت بی‌پایان خداوند است.

لغت نامه دهخدا

توحیدگوی. [ ت َ / تُو ] ( نف مرکب ) اقرارکننده به یگانگی خدای تعالی. گوینده کلمه لااله الااﷲ:
توحیدگوی او نه بنی آدم است و بس
هر بلبلی که زمزمه بر شاخسار کرد.سعدی.رجوع به توحید شود.

فرهنگ فارسی

اقرار کننده به یگانگی خدای تعالی. گوینده کلمه لا اله الا الله

جمله سازی با توحید گوی

پس همه توحید گویان فوج فوج رو بسوی میر کردند همچو موج
حیدر توحید گوی از غایت صدق و صفا روی دل پیوسته بر درگاه دادار آورد
در میان شاعران سالک توحید گوی تا نپنداری که کس مانند حیدر آفرید
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سلیم
سلیم
جوی
جوی
قدرت
قدرت
شهرت
شهرت