تار زدن

لغت نامه دهخدا

تار زدن. [ زَ دَ ] ( مص مرکب ) نواختن تار. نواختن یکی از آلات موسیقی. رجوع به تار شود. || در تداول عوام فروختن را گویند.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- نواختن تار ( آلت موسیقی ). ۲- فروختن.

جمله سازی با تار زدن

💡 عقاد مى گويد: يزيد جوان بد خوبى بود كه شب و روزش را در ميكسارى، و تار زدن مىگذارد، و از مجلس زنان و نديمانش بر نمى خاست مگر براى شكار و هفته اى را در شكاربى اطلاع از جريان امور كشور مى گذارند. (2)

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سراسیمه یعنی چه؟
سراسیمه یعنی چه؟
گودال یعنی چه؟
گودال یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز