برطرف کردن

لغت نامه دهخدا

برطرف کردن. [ ب َ طَ رَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) از میان بردن. معدوم کردن. نابود کردن. نیست کردن. ( یادداشت مؤلف ). زایل کردن. محو کردن. رفع مانعی کردن.

فرهنگ فارسی

از میان بردن نابود کردن.

جمله سازی با برطرف کردن

این دارو، خاصیت ضد اسپاسم برای دستگاه گوارش دارد. این دارو با مهار گیرنده‌های استیل کولین موجب رفع انقباض عضلات صاف جدار روده می‌شود. همچنین، این دارو تا حدی دارای اثرات بی‌حس کننده موضعی است که ممکن است در برطرف کردن مجاری صفراوی مؤثر باشد.
جراح درخت معمولاً کسی است که برای برطرف کردن مشکلات و نگهداری درختان تربیت شده‌است و بنابراین بیشتر در بخشی از فرایند درختکاری مشارکت می‌کند و یک درختکار نیست.
تاریخچه گیاهان در سه جلد: جلد اول در سال ۱۶۸۶، جلد دوم در ۱۶۸۸، و جلد سوم در سال ۱۷۰۴ منتشر شد. جلد سوم صفحاتی کم دارد، بنابراین معاون ری، جیمز پتیورِ عطار، در بین سالهای ۱۷۱۵ تا ۱۷۶۴ برای برطرف کردن کمبود صفحات به طرز مؤثر، کاتالوگ پتیور را منتشر کرد. کار روی دو جلد نخست مورد حمایت رئیس و اعضای آکادمی سلطنتی قرار گرفت.
پژوهشی در سال ۱۹۹۲ نشان داد که ۵۲٪ دانشجویان مورد مطالعه اظهار کردند که نیاز متوسط تا شدیدی به کمک در زمینه برطرف کردن اهمال‌کاریشان دارند. برآورد می‌شود که بین ۸۰ تا ۹۵٪ دانشجویان درگیر اهمال‌کاری هستند و حدوداً ۷۵٪ ایشان خود را فردی اهمال‌کار می‌دانند.
طوسی انگیزه خود از نوشتن این تفسیر را برطرف کردن نیاز شیعیان به تفسیری جامع شامل تمامی سوره‌های قرآن بوده است. وی همچنین به دانش‌های مختلف ادبیات، فقه و کلام و دیدگاههای مفسران مذاهب مختلف نیز پرداخته است.
لیب تیمز، ویراستار دانشنامه هیومن‌ترمودینامیکس[پانویس ۷] معتقد است که این اصل، در سامانه‌های انسانی نیز صادق است و نظریه ساموئلسون را در همین جهت می‌داند. به‌طور مثال هنگامی که یک دانش‌آموز وارد یک کلاس مشغول به درس می‌شود، تعادل کلاس را برهم می‌زند. سامانه (کلاس) نیز در جهتی به برهم خوردن تعادل پاسخ می‌دهد که ضمن برطرف کردن اثر واردشده، به تعادل جدیدی برسد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
گاییدن
گاییدن
علت
علت
سراسیمه
سراسیمه
فال امروز
فال امروز