لغت نامه دهخدا
برزیار. [ ب َ ] ( ص مرکب ) اکار. برزگر. برزیگر.رجوع به برزگر شود. ( المعرب جوالیقی حاشیه ص 78 ).
برزیار. [ ب َ ] ( ص مرکب ) اکار. برزگر. برزیگر.رجوع به برزگر شود. ( المعرب جوالیقی حاشیه ص 78 ).
برزیار روستایی در دهستان لادیز بخش لادیز شهرستان میرجاوه استان سیستان و بلوچستان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این مکان ۲۷۹ نفر ( ۶۹خانوار ) بوده است.
💡 برزیار روستایی در دهستان لادیز بخش لادیز شهرستان میرجاوه استان سیستان و بلوچستان ایران است.
💡 دی رفت و گفت و آب برآورد و برکه ساخت چوپان وگله برد و نگهبان و برزیار