بازخاست

لغت نامه دهخدا

بازخاست. ( مص مرخم مرکب، اِ مرکب ) بازخیز. قیامت. رستخیز. حشر. ( آنندراج ). قیامت. روز رستخیز. ( ناظم الاطباء ). نشر. محشر.

فرهنگ فارسی

قیامت و رستاخیز

جمله سازی با بازخاست

گویند بازخاست ز جای آن سپید شیر کو را ز جان یاران باشد همه شکار
حضرت فرمود: اى پسر حر! تو در زندگى مرتكب گناه و خطا شده اى، خدا هم در سراىديگر به همان گونه كه امروز هستى از تو بازخاست مى كند، مگر اينكه توبه كنى، واز هم اكنون اظهار ندامت نمائى، و به يارى من بشتابى، تا از شفاعت جد بزرگوارمرسول خدا (ص ) برخوردار شوى.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انگلیسی فال انگلیسی فال فرشتگان فال فرشتگان فال ورق فال ورق فال کارت فال کارت